محسن رنانی، استاد اقتصاد دانشگاه اصفهان اخیراً در یک مراسم رونمایی از کتاب، اظهاراتی درباره کورتکس مغزی و توسعهنیافتگی ایران داشت که بسیار واکنشبرانگیز شد. این مراسم مربوط به رونمایی از کتاب «روایت مسعود» بود که به موضوع روایت مسعود نیلی، استاد اقتصاد دانشگاه شریف از مسئله توسعه در ایران میپردازد.
این اقتصاددان و فعال اصلاحطلب گفت: «همواره مسیر توسعه را باعجله طی کردیم؛ برخی جنبههای توسعه چندصد سال طول میکشد. چندهمسری در اروپا در سال ۱۰۰۰ میلادی ممنوع شده و ازدواج فامیلی در اروپا ۰.۳ درصد است؛ درحالیکه این آمار در کشور ما ۲۵درصد برآورد میشود! این موضوع با تغییرات فیزیولوژیک بر کورتکس مغزی زنان و مردان تأثیر جدی میگذارد؛ کورتکس مغزی اروپاییان نسبت به آسیاییان ضخیمتر است. میدانید که کارکرد عقلانیت فرد از کورتکس مغزی او نشأت میگیرد.»
واکنشهای منفی دو سر طیف
این بخش از صحبتهای رنانی واکنشهای تندی از دو سر طیف فعالان سیاسی، رسانهای و کارشناسان را به دنبال داشت. به نحوی که میتوان گفت در کمتر مسائلی میتوان اینگونه واکنشهای یکسان را مشاهده کرد.
موسی غنینژاد، اقتصاددان لیبرال و استاد دانشگاه در واکنش به رنانی بدون نام بردن از او نوشت: «تا آنجا که اهل تفنن متوهمی با سادهلوحیای که تنه به سفاهت میزند، بخواهد با کنار هم نشاندن چپها، راستها، اصولگرایان و اصلاحطلبان اسلامگرا و… پویش فکری ایجاد کند و جامعه را بهسوی توسعه هل دهد، ربطی به من ندارد اما زمانی که من را هم میخواهد شریک خیالبافیهای خود جلوه دهد، دیگر پا از گلیم خود بیرون نهاده و بدون اذن، پا در حریم دیگری گذاشته و مرتکب نقض حقوق و اصول اولیه اخلاقی شده است. از همین جا از نظریهپرداز «تکینگی و کورتکس مغز» موکدا میخواهم، نام و تصویر من را از کشکول کاسبی خود بیرون گذارد و برود کشک خود را بسابد. با آشفته ذهن میانمایهای که ملت ایران را کمعقل توصیف میکند و بدون درک ظرایف و عظمت زبان فارسی آن را اسباب عقبماندگی میشمارد تا حکمرانی جاهلانه را توجیه کند، سخن از خرد گفتن، آب در هاون کوبیدن است.»
جواد حیدری، استاد علوم سیاسی دانشگاه شاهد در روزنامه اصولگرای فرهیختگان نوشت: «تحلیل محسن رنانی در مورد ارتباط بین توسعه، عوامل فرهنگی و تغییرات کورتکس مغزی از نظر علمی فاقد پشتوانه است. این تحلیل بهطور سطحی از منطق زیستشناسی تکاملی الهام میگیرد، اما با نظریههای مدرن و پذیرفتهشده داروینی سازگار نیست. بازه زمانی ذکرشده (۱۰۰۰ سال) با سرعت تغییرات تکاملی همخوانی ندارد و ادعاها بیشتر به تفاسیر منسوخ و مشکلساز داروینیسم اجتماعی و ایدههای لامارکی نزدیکند. از منظر اخلاقی و اجتماعی نیز، این اظهارات میتوانند به تقویت تعصبات، خودتحقیری فرهنگی و توجیه نابرابریها منجر شوند. برای تحلیل توسعه، باید به عوامل تاریخی، اقتصادی و اجتماعی توجه کرد و از تعمیمهای زیستی بدون شواهد پرهیز نمود.
تفکر داروینی، هنگامی که در عرصه سیاست عملی (و نه صرفاً نظری) به کار گرفته شده، اغلب به دو نتیجه منجر شده: به سمت ایدئولوژیهای افراطی مانند فاشیسم یا راستافراطی سوق یافته یا به بنبستهای سیاسی رسیده است. بهعنوانمثال، سوءاستفاده از مفاهیم داروینی مانند «بقای اصلح» در قالب داروینیسم اجتماعی، در برخی موارد تاریخی به توجیه نابرابریهای اجتماعی، استعمار یا حتی سیاستهای تبعیضآمیز و فاشیستی منجر شده است. از سوی دیگر، کاربرد این تفکر در سیاست عملی، به دلیل عدم توانایی در ارائه راهحلهای پایدار و عادلانه برای پیچیدگیهای اجتماعی، گاهی به ناکارآمدی و بنبست سیاسی انجامیده است.
همچنین ادعاهای افرادی مانند محسن رنانی درباره ارتباط ضخامت کورتکس مغز با رفتارهای سیاسی یا اجتماعی، فارغ از صحت یا سقم علمی آنها، به دلیل فقدان شواهد تجربی قابلاعتماد و عدم ارائه چهارچوبهای عملی برای سیاستگذاری، در نهایت به بنبست در حوزه سیاست عملی منتهی میشود. چنین دیدگاههایی بدون پشتوانه علمی محکم، نمیتوانند مبنای تصمیمگیریهای کلان سیاسی قرار گیرند و اغلب بهجای حل مسائل، به سردرگمی یا انحراف در مسیر سیاستگذاری منجر میشوند.»
- منبع خبر : https://fararu.com/fa/news/873071/---------










Monday, 10 November , 2025