شهید حاج حسین بهشتی منفرد در خانواده ای چشم به جهان گشود که طبق معمول آن روزگار در فقر و تنگدستی شدیدی گرفتار بودند . حاج حسین بهشتی در مقطعی از زندگی تمامی این سختی های طاقت فرسا را درک کرد و این مرارت ها را از بدو تولد تجربه کرد و در زندگی برای رفع آن کوشید . شهید حاج حسین بهشتی در ۵ سالگی پدر خود را از دست داد و مادر که توان سرپرستی کودک خود نداشت به همسری دیگر پناه برد تا حسین را چون فرزند خود بپرورد و آسایش او را فراهم کند ولی هرگز چنین نشد . ناپدری اش او را که کودکی پنج ساله بود را در هر جا که توانایی داشت به کار گرفت و در زمانی که نوجوانی بیش نبود به چوپانی گماشت و در کشاورزی از او بهره برد . شهید حسین بهشتی هر آنچه از مرارت و مشقت و خون دل خوردن بود را تجربه کرد ولی از همان روز با هوش و ذکاوتی که در نهادش وجود داشت در این اندیشه بود تا بتواند خود را از چنگال این مظلومیت برهاند و برای نجات از این مشکلات چند ماهی به کنگان رفت و به کار  بنایی پرداخت . از کارهای بنایی حقوق ناچیزی را دریافت می کرد ولی این کار هم با مشکلات فراوانی که برای او به همراه داشت نتوانست آسایش او را فراهم کند و به همین علت دوباره به ریز بازگشت تا در پناه مادر به زندگی گذشته خود ادامه دهد و مخارج زندگی خانواده مادری را هم تأمین کند . پس از مدتی به کشور قطر رفت و در آن جا به کارگری مشغول شد و هفت سال تلاش او باعث شد تا اندکی از مشکلاتش کاسته شود و بتواند زمینه ازدواج خود را فراهم سازد . پس از ازدواج و تشکیل خانواده به خدمت سربازی رفت و در تهران سربازی خود را به پایان رسانید . پس از دو سال با اندوخته ای تجربی حاصل از دو سال انجام وظیفه و آشنایی با محیطی چون تهران دوباره به قطر رفت . شهید بهشتی از راه کارگری و درآمد حاصله نه تنها زندگی خود را تأمین می کرد بلکه با پس انداز خود از دیگران نیز دستگیری می کرد که کمکهای نقدی و جنسی او به تهیدستان و مردم آن دوره پوشیده نیست .

مشرف شدن او به کربلای معلی و زیارت عتبات عالیات اوج افتخار او بود و رسیدن به زیارت و خاکبوسی مقام حضرت سید الشهدا برایش عزت و احترامی خاص پدید آورد . بازگشت از کربلای حسینی و سفر مجدد به قطر استطاعت او به خانه خدا را در پی داشت که بهشتی منفرد را غرق دریای رحمت کرد . چه افتخاری از این بالاتر که کسی لباس احرام حج بیت الله الحرام را بر تن کند که روزی این لباس بر اندام پیغمبر اکرم تن آرایی می کرد . کدامین عزت و شوکت از این بالاتر که کسی همگام و هم زبان با دیگر مسلمانان طواف خانه دوست را به جای آورد . پوشیدن لباس احرام سزاوار او بود چرا که روحی الهی داشت و سینه ای آسمانی . خلوص و فروتنی او پس از زیارت کعبه و مرقد پیامبر (ص) صدچندان شد و وارستگی و پرهیزکاری او به اوج عظمت رسید . شاید او در زیارت کعبه خدای کعبه را آنطور که باید و شاید شناخته بود و پیمان عبودیت و بندگی خاص خود را در آن مکان بسته بود . آخرین بازگشت شهید بهشتی از قطر همزمان شد با شروع جنگ تحمیلی و صدور فرمان تشکیل ارتش بیست میلیونی به فرمان حضرت امام . او پس از چند روز اقامت در کنار خانواده در محل بسیج ریز نام نویسی و علیرغم میل همسر و خانواده که هنوز با مکتب جبهه و هوای کربلایی آن آشنا نشده بودند رهسپار جبهه شد . در آن روزی که شهادت معنای واقعی خود را پیدا نکرده بود و کسی تفسیر جنگ و شور و نشاط و گیرایی آن را نمی دانست و اشتیاق شهادت نمود پیدا نکرده بود ، شهید حاج حسین بهشتی به اتفاق تنی چند از دوستان گام اول را به سوی جبهه برداشتند ولی او بود که عاشقانه تندیس شهادت را در آغوش کشید تا پایه گذار مکتب شهادت در منطقه ریز باشد . او با رفتنش شور شهادت و فرهنگ شیدایی را در میان همرزمان رایج ساخت . شکست حصر آبادان در سال ۱۳۶۰ شمسی یادآور تاریخ شهادت و خاطرات رشادت و دلاوری های اوست . روحش شاد و راهش پر رهرو باد .

وصیت نامه

الحمد لله رب العالمین والسلام علی شرف الانبیاء والمرسلین محمد و آل الطاهرین

منت خدای را که توفیق طاعت و بندگی داد و عزت و سربلندی بخشی تا از مسیر فرامینش قدم بیرون نگذاریم .

درود خدا بر محمد مصطفی (ص) و فرزندانش که هدایتمان کردند تا مکتب تشیع را برگزینیم . سلام بر خمینی بت شکن که چون ابراهیم خلیل الله بت های طاغوت پهلوی را شکست و مکتب اسلام را در ایران رواج داد . حال که بر آنم تا برای پاسداری از دستاوردهای بزرگ انقلاب اسلامی و برای دفاع از صیانت میهن به پا خیزم و اسلحه در دست گیرم نکاتی را من باب وصیت سفارش می کنم . انقلاب ما و انقلاب نوپایی و اسلام زیبنده ترین امتیاز آن است که به ما هدیه داده شده است . همه میدانیم که چه بسیار مردان و زنانی که برای ثمر رسیدن این انقلاب کشته شدند پس به راحتی این انقلاب را از دست ندهیم و اهدافش را پایمال خودخواهی خودمان نکنیم . پیرو حضرت امام خمینی باشیم که منجی همه ما از دست ظلم و ستم دستگاه شاهنشاهی شده است . مبادا که از فرامین و دستوراتش سرپیچی کنیم و با دشمنان همکاری نمائیم . دشمنان داخلی و خارجی را مأیوس کنیم ، همیشه در صحنه باشید و از ایران دفاع کنید .

اگر سر به سر تن به کشتن دهیم                                از آن به که ایران به دشمن دهیم

عزت و سربلندی ما دین ، کشور ، مذهب ، امام ، شرف ، آبرو و ناموس ماست . ای مردم شما را به خون شهیدان کربلا قسم می دهم نگذارید این ارزشها به دست بیگانه بیفتد . قرآن و نهج البلاغه بخوانید و نکات آن را به کار ببرید تا سعادتمند شوید . ما هر چه داریم از خداوند و ائمه هدی داریم بزرگی و احتراممان بستگی به حفظ حرمت آنها دارد . بزرگشان بداریم و در راه رسیدن به اهداف و مکاتب معصومین (ع) از هیچ کوششی دریغ نکنیم . خواهرانم را سفارش می کنم به رعایت حجاب اسلامی که وقار زن در پوشیده بودن اوست . این سنگر را حفظ کنید که ایمنی از دست شیطان است . با تقوا باشید از خدا بترسید ، به دیگران کمک کنید که خداوند هر چه راکه در راه او بدهید جبران می کند نماز را به جای آورید و از آن غافل نشوید که نماز قسمت اعظمی از دین مبین اسلام است . نماز انسانها را از فساد و فحشا باز می دارد و باعث تقویت اراده و همت در او می شود . در کارهایتان به خدا توکل کنید . دست کمک پیش کسی دراز نکنید که باعث خفت و خواریتان می شود . شجاع باشید و در برابر منکرات از کسی جز خدا نترسید که پایان کار ستمکاران جز خواری و ذلت نیست . با گذشت باشید و از تقصیرات هم بگذرید تا خدا از گناهانتان بگذرد . خوش اخلاق و خوش برخورد باشید و با مردم با احترام صحبت کنید . حقوق والدینتان را تا آنجا که می توانید ادا کنید که حق بزرگی بر گردنمان دارند . روزی خود را از خدا بخواهید برای رسیدن به مال دنیوی به حرام متوسل نشوید و فریب زرق و برق دنیا را نخورید . راستگو باشید که دروغگویی صفت بسیار زشتی است . به همدیگر تهمت و افترا نزنید . شما را بسیار سفارش می کنم به یاری تهیدستان ، به آنان که توانایی مالی ندارند ولی آبرویشان اجازه نمی دهد دست نیاز پیش کسی دراز کنند . آنها نعمات خداوند و وسیله رحمت و مغفرت اویند . آنها را عزیز بدارید که خداوند نیکوکاران را دوست دارد . ای مردم آنچه از حلال و حرام از سوی پیامبر اسلام سفارش شده رعایت کنید ، واجبات را انجام و از محرمات بپرهیزید . مردان علی ( ع) و زنان ، فاطمه (س ) الگوی زندگی خود قرار دهند . و اما سفارش آخرم اینکه جبهه آزمایش الهی است و جنگ وسیله آن ، کاری کنید که از این امتحان سربلند خارج شوید . مبادا که خون برادرتان پایمال شود . نکند خدای نکرده سنگرهای جبهه را خالی کنید تا دست اجانب به کشورمان باز شود . ما یک عمر اسیر دست بیگانگان بوده ایم حالا که به رهبری حضرت امام خمینی داریم آزادانه زندگی می کنیم قدر این آزادی را بدانیم که همه می دانند آن را آسان و ارزان به دست نیاورده ایم . امام و رزمندگان را دعا کنید و ظهور امام زمان (عج) را از خداوند بخواهید . پیروز و سربلند باشید .

حاج حسین بهشتی منفرد